خلاصه داستان: جواهر، تبهکار معروف و مورد نفرت کارتلها، برای انتقام خانوادهاش که در حادثهای عمدی کشته شدهاند، اقدام میکند و در این مسیر به طور ناخواسته درگیر توطئهای بزرگتر میشود.
خلاصه داستان: یک سرآشپز رمانتیک و حساس و در عین حال سرسخت و متعهد آلبانیایی به نام سرف بی برای شروع تازه به ترکیه نقل مکان می کند. شگفتی های غیرمنتظره و احتمالاً عشق جدیدی در انتظار اوست.
خلاصه داستان: سه خواهر بی سر و صدا در عروسی یک نفر فقط ملاقات می کنند تا بعد از یک حادثه عجیب و غریب ، خود را در یک شهر دیدنی دیدنی به دام بیاندازند و آنها را مجبور به مقابله با اختلافات خود در حالی که در کنار هم زندگی می کنند.
خلاصه داستان: ما وارد دوره جدیدی شده ایم ... دجال ، که آمدن آن قرن ها اعلام شده است ، اکنون متولد شده است. به معنای بشر در گرداب ترس و ناامیدی پرتاب می شود. در حالی که دانه ها در جایی در قلب استان کاشته می شوند ...
