خلاصه داستان: مه 1984. یک راننده کامیون بستنی بیکار روی نمایش بازی قدم می گذارد و شانس خود را با یک راز: کلید پول بی پایان فشار می دهد. اما هنگامی که مدیران مبهم از انگیزه های واقعی وی پرده برداشتند ، خط برنده وی تهدید می شود.
خلاصه داستان: روزاریو شب را با بدن مادربزرگ خود می گذراند در حالی که منتظر رسیدن آمبولانس است ، در طی بارش شدید برف ، روزاریو توسط اشخاص دیگر دنیای که کنترل بدن مادربزرگش را به دست گرفته اند ، مورد حمله قرار می گیرد.
خلاصه داستان: یک نوجوان که با یک سرنوشت مشترک ، با کنجکاوی علمی روبرو می شود و یک مخترع سابق پسرانه ، در حال مأموریت برای کشف اسرار مکانی در جایی در زمان و مکانی است که در حافظه جمعی آنها وجود دارد.
خلاصه داستان: شاو از زمان دیدن او عاشق قانون بوده است ، اما قانون او را به عنوان یک مسابقه مناسب نمی بیند ، اما یک شب نوشیدن و اسرار باعث می شود که آیا آنها می توانند بدون اینکه رابطه خود را خراب کنند ، با هم باشند ... یا یکدیگر.