خلاصه داستان: بعد از اینکه پسری جفت کفش خواهرش را از دست داد ، او به یک سری ماجراهای می رود تا آنها را پیدا کند. هنگامی که او می تواند ، او راهی جدید را برای \ "برنده شدن" یک جفت جدید امتحان می کند.
خلاصه داستان: در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی ، اشیتاکا خود را در وسط جنگ بین خدایان جنگلی و تاتارا ، مستعمره معدن پیدا می کند. در این تلاش او همچنین با سان ، مونونوک هیم دیدار می کند.
خلاصه داستان: هنگامی که یک پیشخدمت یهودی با ذهنیت و پسرش قربانی هولوکاست می شود ، او از ترکیبی کامل از اراده ، طنز و تخیل برای محافظت از پسرش در برابر خطرات اطراف اردوگاه خود استفاده می کند.